نامی جونم 18 ماهه میشود
سلام پسر مامان
خوشگلم 18 ماهگیت مبارک
جونم برات بگه که حسابی شیطون و بامزه شدی و هر کلمه ای که میگیم رو تقریبا میگی یا آهنگشو میزنی که من دیگه حسابی ذوق و کیف میکنم شیرین زبونم
22 رفتیم با مامانی و واکسن 18 ماهگیتو زدیم . یکی تو ران خوشملت یکی تو بازو و قطره فلج اطفال. الهی من بمیرم که با چه ذوقی رفتی داخل و کلی با نی نی ها دست دادی. بعد که خواستن واکسن رو بزنن و من سفت تو بغلم گرفتمت که تکون نخوری واااااااااااای نمیدونی چه مامان مامانی راه انداختی منم که داغون! ولی زود آروم شدی پسر شجاع من. بعدش با مامانی بردیمت شهر بازی ستاره که راه بری و پای نازت کمتر درد بگیره . عصرم با بچه ها تو حیاط کلی بازی و بدو بدو که خدا رو شکر نتیجه داد و اذیت نشدی فقط آخر شب یه کم پات درد میکرد و میگفتی درد اوخ خ خ فدات بشم من . هر 4 ساعت بهت استامینفن دادم که تب نکنی و یه کم بدنت داغ بود. خدا رو شکر اینم تموم شد و رفت تا 6 سالگیت عزیز دلم
هفته پیش هم با 2 تا دوستای گل و عزیز نینی سایتیمون رفتیم ستاره . عرشیا جیگر و النا نانازی. عکس ها رو به دستم رسید میزارم حتما
مامانی و بابایی هم رفتند ترکیه ( کوشی اداسی) خیلی 10 روزی که نبودند دلمون براشون تنگ شد و خلاصه کلی سوغااااتی مثل همیشه برای من و نامی و رضا اوردند . مرررررررررررررسی
این روزا نامی جونم اگه یه جاییش درد بگیره زود میاد و میگه درد وتا بوس و نازش نکنیم راضی نمیشه
غذاشو خوب نمیخورررررررره و همش دنبال بازیگوشیه!
تا صدای هواپیما میشنوه میدوه و میگه هوا بعدشم باید بغلش کنیم و بریم لب پنجره تا طلا طلا هواپیما رو ببینه!
عااشق جوجه ست!
کلمه هایی که میگه
آب
بابا
مامان
ماه
دفتر
ویلون ( اهنگشو میزنه!)
مو ( موز)
ام (غذا)
هوا(هواپیما)
دد (بیرون)
در
یخ
آینه
عمه
بی بی
آزی
لودا (لیدا)
م م (مریم)
تاب تاب عباااا
من
نون
امام ( حمام)
نی نی
یک دو سه
اگو (انگور)
جوجه
ببعی
پیشی
هاپو
فعلا اینا رو یادم بود
وااااااااااااااااای عاشقتمممممممممممممممممممممممممم
قورتت میدم به خدا آخررررررررررررررررررررر
بقیه عکس ها رو ادامه مطلب میزارم دوستای خوبم