یه روز خوب پاییزی( نامی و سپهر )
گل گلیه نازم سلام
شنبه من و نامی و بابام رفتیم پارک. اونجا کلی قدم زدیم و نامی جونم سوار بر کالسکه حسابی کیف کرد.هوا عالی بود و نسکافه و شکلات خوردیم. بابایی هم نامی رو کلی سوار سرسره میکرد . یه دفعه موبایلم زنگ خورد و دیدم به به!!! دوست مهربون و عزیزم ساره ست. گفت اومده شیراز و شب هم داره برمیگرده بوشهر! و میخواست هرجوری شده نامی رو ببینه! خلاصه این جوری شد که ساره جون و سپهر خوشگلم هم به جمع ما پیوستند!!! نامی که عاشق سپهر شده بود و ازش چشم برنمی داشت! خاله ساره یه اسباب بازی خیلی خوشگل برای نامی هدیه گرفته بود و حسابی شرمنده مون کرد. خیلی خیلی خوش گذشت !!!!
سپهر جونم عشق منه!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی