نامی دو ماهه میشود!!!
سلامممممممممم عزیزکم
خوشگلکم دو ماهگیت مبارک
پسرک کوچولوی خودمییییییییییییییییییییی
نامی جونم 58 رووزگیت من و شما رفتیم بهداری ارم پیش مامانی و با هم رفتیم پیش خانم دکتر منیری برای چکاب دو ماهگیت.ماشالله به فندقکم توی یک ماه 1کیلو 400 گرم وزن گرفته بودی (4800)و قدت هم 55 شده بود.خانم دکتر شربت زینک و قرص اسید فولیکو گفت دیگه بهت ندم .مامانی هم نامی گلی رو برد و به همه دوستها و همکاراش نشون داد و همه میگفتند که خانم دکتر همش داره درمورد نامی جون صحبت میکنه و عکسشو نشون همه میده!(خوش به حال نامی که مامانیش این قدر دوسش داره!)
22 فروردین هم من و بابا رضا عزیزکمونو بردیم برای واکسن.دو ساعت قبلش به پسرکم استامینوفن دادم که کمتر دردش بگیره .دو ساعت بعد از واکسن زدن هم دادم.بعدش هر 4 ساعت .اول قطره فلج اطفال دادند به نامی طلا که یه کوچولو گریه کرد .توی دو تا ران خوشگلشم دو تا واکسن زدند که کلی گریه کرد ولی زود تو بغلم آروم شد!الهی من بمیرممممممممممم
تا شب وقتی پاهاشو تکون میداد دردش میگرفت و گریه میکرد البته تا اومدیم خونه براش کمپرس سرد و عصر به بعد کمپرس گرم گذاشتم.خدا رو شکر اصلا ورم و تب نکرد.قربونت برم که این قدر ماهییییییییییییییییییییی.عاشقتممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممم
مامانی و بابایی هم این چند روز مرتب بهمون سر زدند .
یه چیز جالب !!!وقتی وارد شدیم چند تا نی نی که قبلش واکش زده بودند داشتند گریه میکردند تا نامی باهوشم صداشونو شنید زد زیر گریه!!!
خاله ترانه هم چند روز پیش آومد پیشمون و برای گلگلکم یه هاپوی گنده خوشگل و یه ربع سکه هدیه آورد.مرسسسسسسییییییی دوست خوبم.کلی هم نامی بلا رو بغل کرد وبوسش کرد